باله بر خلاف باور نسبتا رایج، رقصی زنانه نبوده؛ در بالهای که در دربار و مجلس اعیان و اشراف ایتالیا در اوایل قرن شانزدهم میلادی اجرا میشد، همه رقصندگان مرد بودند و رقص و پوشیدن لباس کوتاه و چسبان برای زنان پسندیده نبود.
مردان در آن دوران شلوارهای بسیار چسبان، شبیه جورابهای زنانه امروز میپوشیدند و زنان باید چند لایه لباس کلفت و دامن بلند میپوشیدند که از گردن تا پا را میپوشاند؛ به تصویر جلد این جزوه نگاه کنید که خوب و خلاصه درباره رقص در دربار ایتالیا و فرانسه دوران رنسانس توضیح داده است.
رقصندگان مرد، با همین لباسهای چسبان، اولین بالهها را از جمله با داستانهای اساطیری یونانی مثل فرار اودیسئوس (اولیس) اجرا میکردند.
این چسبندگی دلایلی داشت؛ مثلا شوالیهها و عیاران آن روزگار، برای حفاظت پاها در جنگ، زیر این شلوارهای چسبان، محافظی میپوشیدند که این شلوار آنها را در جای خودش نگه میداشت. این مردان، قهرمانان و «اینفلونسر»های زمان بودند و مردم هم از آنها تقلید میکردند. شوالیهها وقتی از میدان جنگ به شهر و دیار خودشان میرفتند، برای نمایش موقعیت اجتماعی، این شلوارهای چسبان را همچنان در خارج از میدان جنگ هم میپوشیدند. دلیل دیگر آن بود که گویا در آنزمان بعضی مردان برای بهدست آوردن دل و دین زنان، خودشان را آرایش میکردند و پوشیدن این شلوارهای چسبان را هم در این راه کارگشا میدانستند. این شلوارها عضلات مردانه و ورزیدگی آنها را هم نشان میداد.
مردم عادی راهی به محفل اعیان و اشراف و تماشای باله نداشتند.
باله در آن زمان دستآویزی برای بهرخ کشیدن قدرت، نفوذ و مال و منال برگزار کننده و فرصتی برای نمایش پوشاک و زر و زیور حاضران و فرهنگ و هنردوستی میزبان هم بود. مثلا دعوت شدن به تماشای باله خاندان مدیچی، مایه فخر و مباهات مهمانان بود و انتظار تماشای یکی از بهترین بالهها را داشتند.
باله در ایتالیا شکل گرفت، در فرانسه پرورده شد و در روسیه به اوج رسید و به چین و ایران و آمریکا رسید و هر فرهنگ و تمدنی تا روزگار ما چیزی به آن اضافه کرد.
کاتِرینا دِ مدیچی (کاترین مدیچی) که در چهاردهسالگی با هانری دوم، شاهزاده فرانسوی، ازدواج کرد و حوصلهسربر بودن دربار فرانسه را دید، باله را به دربار فرانسه آورد و از آنجا بود که باله پویا و زندهتر شد.
پس این اظهار نظر کلی و نسبتا رایج که «باله برای اسارت زنان و لذت مردان ساخته شد» یک نظر و اعتقاد شخصیست نه حقیقتی تاریخی.
در این کلیگویی یک خطی، عقل و اختیاری برای زنان رقصنده فرض نشده است.
وقتی کمکم زنها اجازه یافتند در رقص باله شرکت کنند، حرکت «با وقار و پسندیده» برای آنها، محدود به حرکات آرام دست و بازو، شبیه حرکت عروسک کوکی بود. کفشهای زمخت و پاشنههای کلفت و بلند و دامنهای لایهلایه تا روی زمین هم «مثل صدف» از آنها محافظت میکرد.
این خود زنان بودند که کفشهای پاشنهبلند و ناراحت را با کفش نرم و تخت و دامنهای دستوپاگیر را با دامن کوتاهتر تاخت زدند.
این دو نوآوری را اغلب به مری کامارگو، بالرین فرانسوی نسبت میدهند.
گذشته از پوشش، حرکات سریعی مثل Batterie در انحصار مردان بود و آنها را برای زنان، ناپسند و سخت میدانستند. مری کامارگو را اولین زنی میدانند که این حرکت ِ در آنزمان «مردانه» را انجام داد.
بر خلاف آنچه که عدهای مدام تکرار و تبلیغ میکنند، زنان برای بهدست آوردن جایی که در باله دارند، جنگیدهاند و عروسکهای کوکی بیعقل و اختیار و خلاقیت نبودهاند. برای همین است که امروز در کلاسهای آموزش رقص باله، به رقصندگان میآموزند که باله بیش از هرچیز درباره استقامت و استحکام، تابآوری و سرسختی و با اینحال نرمی، سبُکی، تعادل و بخشندگیست.
در هفتمین قسمت از مستند/پادکست گوشه؛ هنر با گوشه اینجا در یوتیوب با یکی از این زنان که به «خانم نه» معروف است و به این اسم افتخار میکند آشنا میشویم؛ سیلوی گیلم؛
زنی که اتفاقی وارد باله شد. در کودکی ژیمناستیک کار میکرد و عاشق ورزش بود ولی با باله رشد کرد و با ورزش رهایی را آموخت و یاد گرفت هیچچیزی در این دنیا به اندازه آزادی و استقلال و شادی درونی خودش اهمیت ندارد.
سیلوی گیلم را یکی از بزرگترین بالرینهای عصر ما میدانند؛ زنی که به قوانین سفت و سخت باله تن نداد و قوانین را خودش تعیین میکرد.
باله در ایران
مهاجران روس و ارمنیتبار احتمالا در سالهای پایانی دهه ۱۳۰۰ خورشیدی، باله را به ایران آوردند اما «سازمان باله ملی ایران» سال ۱۳۳۷ کارش را شروع کرد و حدود یک دهه بعد، در تالار و اپراخانه رودکی در تهران مستقر شد و حدود یک دهه بعد هم با انقلاب ۱۳۵۷ باله و سازمانش بهطور رسمی برچیده و ممنوع شد.در دوران رشد باله، در کنار اجرای آثار کلاسیک و مدرن خارجی آن روزگار، بالههای ایرانی بر پایه ادبیات و فرهنگ و هنر ایران هم اجرا میشد؛ باله بیژن و منیژه بر اساس روایت عاشقانه شاهنامه یکی از این بالهها بود.
شبکه دوم تلویزیون ملی، به ریاست ایرج گرگین در آنزمان برنامه منظم پخش باله داشت و شب اولین پخش برنامه برای تلویزیون رنگی، باله بیژن و منیژه پخش شد.
انتقادها
گذشته از انتقاد کلی که بعضی درباره نقش زنان در باله مطرح میکنند، به مواردی مثل سختی آموزش، عمر بسیار کوتاه فعالیت حرفهای رقصندگان و آسیبهای احتمالی جسمی و روانی آنها هم اشاره میشود. یک نمونه از این مقالههای انتقادی
باله و ورزش از هم تاثیر گرفتهاند؛ چند مثال:
باله مدرن از قید و بند پوشاک و سنتهای دستوپاگیر رها شده و بهراهش ادامه میدهد؛ نمونههایی از باله مدرن امروز:
لینک قسمت اول پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره نقاشی
لینک قسمت دوم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره مجسمهسازی
لینک قسمت سوم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره عکاسی در یوتیوب
لینک قسمت چهارم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره معماری
لینک قسمت پنجم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره رابطه علم و هنر
لینک قسمت ششم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه؛ درباره سینما
منابع ساخت قسمت هفتم پادکست گوشه: کتابها: Ballet: the definitive illustrated story The ballet book Ballet beautiful:Transform your body and gain the strength, grace, and focus of a ballet dancer Ballet spectacular ویدیوها و فیلمها: تمام مصاحبههای سیلوی گیلم با شبکههای تلویزیونی انگلیس، آمریکا، استرالیا، ژاپن و ... مستند کوتاه درباره سیلوی و گفتوگویش با دنیل سیمکین مستند رودولف نوریف