خانم معلم سخت‌گیری که شماری از مشهورترین آهنگسازان روزگار ما، دست‌پرورده او هستند، چندان در میان مردم شناخته‌شده نیست. او دنبال نام و نان نبود، دنبال مشتری و حرف‌های همه‌پسند نبود؛ «نادیا بولانژه» که همه زندگی‌اش در موسیقی خلاصه می‌شد در جست‌وجوی انسانی می‌گشت که باید پاسخ شایسته‌ای به این سوال او می‌داد:
«آیا می‌توانی بدون موسیقی زندگی کنی؟»
و اگر پاسخ هنرجو مثبت بود، با احترام از او خداحافظی می‌کرد.

لئونارد برنستاین، آهنگساز و رهبر ارکستر نادیا بولانژه را چراغی می‌دانست که بر موسیقی روشنایی می‌بخشد

کلاس او جای سرگرمی و وقت تلف‌کنی نبود، تمرکز و توجه را نه تنها در درس موسیقی که در زندگی، مهم و حیاتی می دانست و زندگی تکراری خیلی از آدم‌ها را نتیجه کمبود تمرکز و توجه می‌دانست. او معتقد بود، بعضی آدم‌ها اساسا در زندگی خواب هستند. آدم‌های بدی نیستند. خوشحال و راضی‌اند از زندگی‌شان پس نباید کاری به کارشان داشته باشیم و بگذاریم همانطور خواب‌زده، ادامه دهند. برای همین شاگردانش را با دقت، ریزبینی و نکته‌سنجی عجیبی دست‌چین می‌کرد. کسی که شاگرد او می‌شد، می‌دانست دیگر تمام زندگی‌اش باید موسیقی باشد، خواب و خوراک، تفریح، مطالعه و بیداری و هشیاری‌اش یعنی موسیقی.

قسمت نهم پادکست گوشه، درباره نادیا بولانژه در یوتیوب گوشه:

نادیا بولانژه و پیانوی محبوبش در خانه

سخت‌گیری نادیا بولانژه با توهین و تحقیر همراه نبود. اصول اخلاقی داشت. در کلاس‌هایش هم مدام از اخلاق در موسیقی می‌گفت. اخلاقی و انسانی‌زیستن برای او در دنیای موسیقی از راه‌بلدبودن و خاص‌بودن و استادبودن در موسیقی مهم‌تر بود.
به شاگردانش می‌گفت، استعداد ذاتی، مسوولیت هم دارد و به همین دلیل در کلاس‌هایش چیزی از ریشارد واگنر، آموزش نمی‌داد. واگنر عقاید سیاسی و همدلی و همراهی با سیاست‌های حزب نازی داشت که نادیا بولانژه آن را نمی‌پسندید؛ مثلا واگنر معتقد بود آهنگسازان یهودی، ذاتاً نمی‌توانند کارهای نو و اصیل بسازند. بولانژه بین زندگی و عقاید سیاسی هنرمند و آثارش، تفاوتی نمی‌گذاشت. بین سبک زیستن، اخلاق خاصی را رعایت‌کردن و هنری را داشتن، مرزی نمی‌دید.

نادیا بولانژه و اولین شاگرد آمریکایی‌اش که به مهم‌ترین آهنگساز و رهبر ارکستر تبدیل شد؛ ارون کوپلند

همه شاگردانش به او می‌گفتند، مادموازل. او آنقدر در سرتاسر جهان در دهه ۴۰ تا ۸۰ میلادی شاگرد پرورانده بود، که به «معلم همه» شهرت پیدا کرده بود. زنی که اولین رهبر ارکستر در برخی از ایالت‌های آمریکا و در بریتانیا شد، اولین معلم موسیقی بسیاری از مردان جریان‌ساز موسیقی جهان شد؛ در دورانی که به او به دلیل زن‌بودن، جایزه بزرگ رم (یکی از معتبرترین جایزه‌های موسیقی دوران خودش) را ندادند.

نادیا بولانژه اولین زنی بود که در آمریکا و بریتانیا رهبر ارکستر شد

نادیا بولانژه به سختی راهش را به جامعه مردانه آهنگسازان، رهبران و استادان موسیقی زمان خودش باز کرد و چند نسل از مشهورترین و تاثیرگذارترین نام‌های موسیقی را آموزش داد.

نادیا بولانژه یکی از نزدیک‌ترین دوستان ایگور استراویسنکی، آهنگساز روس بود. نادیا تنها استادی بود که استراوینسکی در آهنگسازی نظر او را می‌پرسید و از او راهنمایی می‌خواست

او کنسرت‌هایی هم با اجرای آثاری از خواهرش لیلی را در حمایت از حقوق زنان برگزار کرد اما همیشه می‌گفت: اعتقادی به دادن امتیاز خاصی به زنان ندارد. طرفدار حقوق زنان به معنای آن روزگار نبود و می‌گفت برایش خود کار، استعداد، توانایی و تلاش آدم‌ها مهم است، نه جنسیت‌شان. او که از نسل زنان قرن ۱۹ بود، برای مادر و همسربودن زنان، امتیاز زیادی قائل بود. او که خودش هرگز ازدواج نکرد و فرزندی نداشت، وظیفه زنان را همسری و مادری می‌دانست.

کلاس‌های خصوصی نادیا بولانژه از سخت‌ترین دوره‌های هنرجویانش بوده

برای همین خودش را قربانی موسیقی می‌دانست و معتقد بود مثل راهبه‌ای که خودش را وقف دین‌اش یعنی موسیقی و آموزش آن کرده، حق همسری و مادری را هم از خودش گرفته است. قربانی هنری که شبانه‌روزش را وقف آن کرد و شاگرد پروراند؛ کلاس‌های خصوصی او در خانه‌اش در پاریس از ۷ صبح تا نیمه‌شب ادامه داشت. بعد از آن هم می‌گفت، معنی کلمه بازنشستگی را نمی‌داند.

نادیا بولانژه و خواهرش لیلی که نابغه موسیقی فرانسه بود و در جوانی درگذشت

یکی از آخرین شاگردانش، که از کودکی تا نوجوانی ۱۰سال را با او گذراند، می‌گوید: در آخرین ماه‌ها در دهه ۹۰ زندگی، وقتی بینایی و شنوایی را تقریبا از دست داده بوده و نمی‌توانسته حرکت کند و شبانه‌روز توی تخت‌خواب بوده، از او
پرسیده: مادموازل! از اینکه مدام درازکشیدی، خسته نمی‌شی؟
نادیا جواب داده: من تمام مدت برای اینکه مغزم از هم نپاشد، دارم مثل کودکی خردسال سولفژ را مرور می‌کنم و آهنگ‌های مختلف را با دو ر می فا سل… در ذهنم مرور می‌کنم.

بولانژه اولین زن رهبر ارکستر در برخی ایالت‌‌های آمریکا

بعد از او می‌خواسته انگشتانش را روی کلیدهای پیانو نگه دارد، تا هر چه از باخ می‌داند، بنوازد. هرچند سست، آرام، اشتباه… ولی در تلاش برای بودن با باخ در آخرین لحظه‌ها…
با این حال در آخرین روزهای زندگی از خودش می‌پرسید: آیا شایسته درک و فهم آثار باخ و بتهوون بوده‌ام؟

درباره نادیا بولانژه، «معلم موسیقی همه» که خانه‌اش در قرن بیستم به زیارتگاه بسیاری از اهالی موسیقی روزگار خودش تبدیل شده بود، اینجا در قسمت نهم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه ببینید؛ و از زبان خودش و شاگردانش بشنوید درباره زنی که تاثیر عمیق و ریشه‌ای بر موسیقی عصر ما گذاشت.
قسمت نهم پادکست گوشه را درباره نادیا بولانژه کسی که به «معلم همه» شهرت داشت، اینجا در یوتیوب ببینید.

لینک قسمت اول پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره نقاشی

لینک قسمت دوم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره مجسمه‌سازی

لینک قسمت سوم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره عکاسی در یوتیوب

لینک قسمت چهارم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره معماری

لینک قسمت پنجم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه درباره رابطه علم و هنر

لینک قسمت ششم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه؛ درباره سینما

لینک قسمت هفتم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه؛ درباره رقص و باله

لینک قسمت هشتم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه؛ درباره تئاتر و نمایشنامه‌نویسی

لینک قسمت نهم پادکست گوشه؛ هنر با گوشه؛ درباره موسیقی

منابعی که برای ساخت این شماره از آنها استفاده شده:

کتاب‌ها:
- Mademoiselle: Conversations With Nadia Boulanger
- Nadia Boulanger: War Years in America and Her Last Decades
- Lectures on Modern Music

مستندها:

- Mademoiselle; Nadia Boulanger, 1977
- Mademoiselle: A Portrait of Nadia Boulanger
- An Afternoon in Fontainebleau with Nadia Boulanger
و همینطور ویدیوها و مصاحبه‌‌ها با شاگردان بولانژه

موسیقی:
آثار تنظیم‌شده و نوشته‌شده نادیا بولانژه، موتسارت، بتهوون، باخ، استراوینسکی
و برخی از آثار شاگردان بولانژه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *